جوان آنلاین: فرار گروگان پس از دو هفته اسارت در کارگاه صنعتی، اعضای باند آدمربایان پاکستانی را به دام انداخت. سه مرد پاکستانی که افراد جویای کار را میربودند، پس از ارسال فیلم شکنجه آنها، از خانوادههایشان اخاذی میکردند.
چندی پیش پسر جوانی در تهران به اداره پلیس رفت و از چند مرد پاکستانی به اتهام آدمربایی و اخاذی شکایت کرد.
وی در توضیح ماجرا گفت: «من افغانی هستم و مدتی قبل برای کار از افغانستان به ایران آمدم و در تهران همراه خانوادهام ساکن شدم. یک هفته پیش داخل پارکی در جنوب تهران روی صندلی نشسته بودم که مردی پاکستانی کنارم نشست. او فارسی صحبت میکرد و وقتی فهمید دنبال کارم به من گفت در کارگاهی حوالی جنوب تهران به عنوان سرکارگر مشغول به کار است و کارگاهشان نیاز به کارگر دارد. مرد پاکستانی با چربزبانی مرا فریب داد و با خودش برد. در اطراف تهران سه نفر دیگر از دوستانش به او ملحق شدند و چشمان مرا با پارچهای و دست و پایم را با طناب بستند و به کارگاهی منتقل کردند.»
شکنجه
شاکی ادامه داد: داخل کارگاه هیچ کسی جز این چهار نفر نبودند و تازه فهمیدم در دام آدمربایان گرفتار شدهام. آنها مرا شکنجه دادند و از صحنه شکنجهها هم فیلم گرفتند و برای خانوادهام فرستادند و برای آزادیام درخواست پول کردند. یک هفته من اسیر آنها بودم و در این یک هفته متوجه شدم، افراد دیگری را هم آنها به همین شیوه به کارگاه کشانده و با تهیه فیلم شکنجه از خانوادههایشان اخاذی میکنند. به هر حال آنها چند باری فیلم شکنجه مرا برای خانوادهام فرستادند و در نهایت خانوادهام مجبور شدند ۳ هزار دلار به حسابی که آنها دادهبودند، واریز کنند و پس از این گروگانگیرها دوباره چشمانم را با پارچهای و دست و پایم را با طناب بستند و در اطراف تهران رها کردند. سپس به سختی دست و پایم را باز کردم و خودم را به خانهمان رساندم و تصمیم گرفتم همراه خانوادهام به اداره پلیس بیایم و از گروگانگیران خشن شکایت کنم.»
فرار از اسارتگاه
با شکایت پسر افغان پرونده به دستور قاضی عظیم سهرابی، بازپرس شعبه نهم دادسرای امور جنایی تهران برای بررسی در اختیار تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت.
همزمان با ادامه تحقیقات مأموران پلیس با چند شکایت مشابه دیگر روبهرو شدند که همگی حکایت از آن داشت چند مرد پاکستانی به بهانه کار شاکیان میربایند و در کارگاهی حبس میکنند و پس از تهیه فیلم شکنجه و ارسال آن برای خانوادههایشان از آنها اخاذی میکنند. یکی از شاکیان که جوانی افغانی بود به مأموران گفت او هم یک هفته در اسارتگاه آدم ربایان حبس بوده و وقتی خانوادهاش ۲ هزار دلار به آنها دادند، رهایش کردند.
در حالی که تحقیقات برای شناسایی گروگانگیران پاکستانی ادامه داشت، به مأموران پلیس خبر رسید یکی از گروگانها که اسیر مردان پاکستانی بوده موفق به فرار از اسارتگاه شده و پس از شکایت اعلام کرده آدرس مخفیگاه آنها را میداند.
وی به کارآگاهان جنایی گفت: «دو هفته قبل مردان پاکستانی مرا ربودند و به کارگاه صنعتی در اطراف تهران منتقل کردند. سردسته باند مرا به بهانه کار به اطراف تهران کشاند و بعد همراه همدستانش به زور ربودند. آنها از خانوادهام ۳ هزار دلار درخواست کردند، اما خانوادهام پولی نداشتند به آنها بدهند. گروگانگیران مرا شکنجه میدادند و هر روز فیلم شکنجه را برای خانوادهام میفرستادند. آنقدر شکنجهام کردند که تمام بدنم زخمی و خونی بود. ساعتی قبل نگهبان در را قفل کرد و وقتی دیدم هیچ کسی داخل کارگاه نیست، با میله آهنی به سختی قفل در را تخریب کردم. میدانستم گروگانگیران به خاطر اینکه خانوادهام به آنها پول نمیدهند، جانم را میگیرند و به همین دلیل آنقدر تلاش کردم تا قفل در شکست و موفق به فرار از کارگاه شدم. در حالی که تمام لباسهایم پاره شدهبود، خودم را به جادهای رساندم و از رانندگان عبوری درخواست کمک کردم. رانندهها قیافه خونی و بهم ریخته مرا که میدیدند از ترس توقف نمیکردند تا اینکه جلوی رانندهای را گرفتم و با گریه و التماس از او خواستم به من کمک کند و او هم مرا به شهر رساند.»
بازداشت آدمربایان
بدین ترتیب مأموران با کمک گروگان فراری، محل کارگاه صنعتی را شناسایی کردند و راهی آنجا شدند. مأموران در اسارتگاه یک گروگان را دست و پا بسته نجات دادند و دو مرد گروگانگیر پاکستانی را هم بازداشت کردند.
دو متهم ابتدا منکر جرم خود شدند، اما در بازجوییهای فنی لب به اعتراف گشودند و به آدمرباییهای سریالی اعتراف کردند.
سردسته باند گفت: «چند سال قبل برای کار از پاکستان به تهران آمدم. مدتی کارهای ساختمانی میکردم تا اینکه یکی از دوستانم که در این کارگاه نگهبان بود، به پاکستان رفت و مرا به عنوان نگهبان جایش خودش گذاشت. مدتی بعد من و تعدادی از دوستانم نقشه آدمربایی طراحی کردیم. از آنجایی که افغانهای زیادی برای کار به ایران آمدهبودند، تصمیم گرفتم پسران جوان افغان را به بهانه کار به کارگاه بکشانیم و آنها را گروگان بگیریم و از خانوادههایشان اخاذی کنیم. فکر میکردیم بیشتر آنها غیرمجاز هستند و از ترس اینکه از ایران اخراج نشوند، شکایت نمیکنند. ما هر چند روز یکبار در پارکها و محل تجمع کارگران افغانی سوژهمان را انتخاب میکردیم و او را میربودیم و از خانوادهاش اخاذی میکردیم.»
متهمان پس از اعتراف برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفتند. مأموران در تلاشند به دستور بازپرس جنایی همدستان متهمان را شناسایی و بازداشت کنند.